سال بود 1984. لباس ها وحشتناک به نظر می رسید. آهنگ ها با سینت سایزر ساخته شدند. عینک آفتابی استفاده می شد ... در شب.
«عینک آفتابی در شب» کوری هارت به رتبه اول رسید. 7 در بیلبورد داغ 100 آن سال. و از آنجایی که او کانادایی است, این آهنگ به طور طبیعی از یک تیم هاکی کالج برای ایجاد یک آهنگ کوتاه الهام گرفته است, اما فوق العاده ناجور, موزیک ویدیو چند 30 سالها بعد.
The ببرهای کالج کلرادو تیم هاکی روی یخ مردان یک برنامه هاکی روی یخ کالج بخش I انجمن ورزشی دانشگاهی است که نماینده کالج کلرادو است.. ببرها عضو کنفرانس ملی هاکی دانشگاهی هستند.
“عینک آفتابی در شب” آهنگی است که توسط کوری هارت خواننده کانادایی ضبط شده است. این اولین تک آهنگی بود که از اولین آلبوم او منتشر شد, 1983اولین تخلف, و به یک تک آهنگ موفق در ایالات متحده تبدیل شد, افزایش به #7 در بیلبورد داغ 100 در ماه آگوست 1984.
این آهنگ جزء اصلی موسیقی پاپ راک و موج نو دهه 1980 است, ترکیب یک قلاب سینت سایزر بدون پرچم, آرپژ مشخصه, گیتار راک و اشعار مبهم. AllMusic آن را چنین توصیف کرد “یک کلاسیک فوری با ملودی متمایز و کر جذاب خود.”
این آهنگ در مجموعه های پرطرفدار آن دوره گنجانده شده است, به خصوص در ایالات متحده, اما در آن زمان در سراسر جهان محبوبیت نداشت. اوج گرفتن در #24 در زادگاه هارت در کانادا, در اروپا موفقیت آمیز نبود و در بریتانیا به هیچ وجه نتوانست به نمودار برسد.
به 2002, 19 سال ها پس از انتشار نسخه اصلی, آهنگ دوباره ضبط شد, با اورجینال 3 به عنوان تولید کننده.
اینجا ببرهای کالج کلرادو با "عینک آفتابی در شب" هستند
و, برای پاکدوستان, در اینجا آهنگ اصلی کوری هارت است.
من شب ها عینک آفتابی ام را می زنم
بنابراین من می توانم, بنابراین من می توانم
به بافتن تو نگاه کن
سپس خطوط داستانی خود را نفس بکشید
و شب ها عینک آفتابی ام را می زنم
بنابراین من می توانم, بنابراین من می توانم
رؤیاهای چشمان من را دنبال کنید
در حالی که او مرا فریب می دهد
امنیت من را قطع می کند
آیا او کنترل من را به دست آورده است
برمیگردم سمتش و میگم
تیغه را عوض نکنید
روی مرد در سایه, وای نه
بالماسکه نزنید
با پسر در سایه, وای نه
من نمی توانم آن را باور کنم
چون درستش کردی
با پسر در سایه, وای نه
و شب ها عینک آفتابی ام را می زنم
بنابراین من می توانم, بنابراین من می توانم
وقتی تو هستی نام مرا فراموش کن جمع آوری کنید شما مطالبه
و شب ها عینک آفتابی ام را می زنم
بنابراین من می توانم, بنابراین من می توانم
نوری را که جلوی چشمان من است را ببین
در حالی که او مرا فریب می دهد
او امنیت من را قطع می کند
آیا او کنترل من را به دست آورده است
برمیگردم سمتش و میگم
تیغه را عوض نکنید
روی مرد در سایه, وای نه
بالماسکه نزنید
با پسر در سایه, وای نه
من نمی توانم آن را باور کنم
نترس
از آن مرد در سایه, وای نه
یه جورایی ترسوندت
چون درستش کردی
با پسر در سایه, وای نه
اوه, می گویم شب ها عینک آفتابی ام را می زنم
من شب ها عینک آفتابی ام را می زنم
من شب ها عینک آفتابی ام را می زنم
الان بهت میگم
من شب ها عینک آفتابی ام را می زنم
من شب ها عینک آفتابی ام را می زنم
من شب ها عینک آفتابی ام را می زنم
من برات گریه میکنم
من شب ها عینک آفتابی ام را می زنم
من شب ها عینک آفتابی ام را می زنم